بیهوده خند
لغتنامه دهخدا
بیهوده خند. [ دَ / دِ خ َ ] (نف مرکب ) که بخیره خندد. که خنده ٔ نامعقول کند. خیره خند. گزاف خند. (یادداشت مؤلف ) :
خنده ٔ هرزه مایه ٔ جهل است
مرد بیهوده خند نااهل است .
خنده ٔ هرزه مایه ٔ جهل است
مرد بیهوده خند نااهل است .
سنایی .