ترجمه مقاله

بیوض

لغت‌نامه دهخدا

بیوض . [ ب َ ] (ع ص ) دجاجة بائضة و بیوض ؛ مرغ تخم گذار. ج ، بُیض ، بیض . (از منتهی الارب ). خایه گر. بسیار خایه کننده . (زمخشری ). حیوان که تخم نهد. که خایه کند. که بسیار خایه کند مثل مرغ و ماهی . مقابل ولود. (یادداشت مؤلف ).
ترجمه مقاله