بیوگانلغتنامه دهخدابیوگان . [ وَ / وِ ] (اِ) ج ِ بیوه ، بمعنی زن شوی مرده : ستمدیده را دادبخشی کنی شب بیوگان را درخشی کنی . نظامی .و رجوع به بیوه شود.