ترجمه مقاله

بی دندان

لغت‌نامه دهخدا

بی دندان . [ دَ ] (ص مرکب ) (از: بی + دندان ) آنکه دندان ندارد. آنکه دندانش افتاده باشد. (ناظم الاطباء). || پیر. سالخورده : پیر بی دندان ؛ پیر هاف هافو.
- بی دندان شدن ؛ افتادن دندانها. (ناظم الاطباء). رجوع به دندان شود.
ترجمه مقاله