ترجمه مقاله

بی نقطه

لغت‌نامه دهخدا

بی نقطه . [ ن ُ طَ /طِ ] (ص مرکب ) (از: بی + نقطه ) فاقد نقطه . بی خجک .
- حروف بی نقطه ؛ حروفی که در زیر یا بالافاقد عُجمه باشد مانند حروف مهمل . در مقابل حروف معجم : مجمج الکتاب مجمجةً؛ بی نقطه و بی اعراب نوشتن کتاب را. (منتهی الارب ). و رجوع به نقطه شود. || بدون مرکز :
سخن پیش سخندان گوی ازیرا
که بی نقطه نگردد خط پرگار.

ناصرخسرو.


و رجوع به نقطه شود.
ترجمه مقاله