بی ندیملغتنامه دهخدابی ندیم . [ ن َ ] (ص مرکب ) (از: بی + ندیم ) تنها. بی همدم . بی یار : بر بستر خاک بی ندیم و همراز و خود خداوند کشور و امیر لشکر بود.(ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 442). و رجوع به ندیم شود.