بی گهر
لغتنامه دهخدا
بی گهر. [ گ ُ هََ ] (ص مرکب ) مخفف بی گوهر. بی اصل . نانجیب :
بدو گفت کاین نزد بهرام بر
بگو ای سبک مایه ٔ بی گهر...
و رجوع به گهر و گوهر شود.
بدو گفت کاین نزد بهرام بر
بگو ای سبک مایه ٔ بی گهر...
فردوسی .
و رجوع به گهر و گوهر شود.