ترجمه مقاله

تابدان

لغت‌نامه دهخدا

تابدان . (اِ مرکب ) طاقچه ٔبزرگی را گویند نزدیک بسقف خانه که هر دو طرف گشوده باشد گاهی طرف بیرون آنرا پنجره و طرف درون را پارچه ٔ نقاشی کرده و جام و شیشه ٔ الوان کنند و گاهی خالی گذارند و گاهی هر دو طرف آنرا پنجره کنند. (برهان ).خانه ای که طاقچه ٔ بزرگ آن نزدیک به سقف از هر دو طرف گشوده باشد. در برهان گفته ولی در فرهنگها نیافتم و نوشته اند تاوانه یعنی خانه ٔ تابستانی :
فلان تاوانه را گو در گشاده ست .

(ویس و رامین از آنندراج و انجمن آرا).


روزنی که در عمارت و برای آمدن روشنی آفتاب گذارند. (غیاث ). جِلی ؛ تابدان که در سقف سازند. (منتهی الارب ). کُوّه . روزن خانه . (منتهی الارب ). خبط؛ روشنی که از تابدان بخانه درآید. (منتهی الارب ). || گلخن حمام و کوره ٔ مسگری و آهنگری و امثال آنرا نیز گفته اند. (برهان ). || آن قسمت حمام که در آن نشینند و خود را شویند و شوخ باز گیرند. طلق ، سنگی است براق ... و گاهی آنرا در تابدانهای حمام بجای آبگینه بکار برند. (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله