ترجمه مقاله

تاخیره

لغت‌نامه دهخدا

تاخیره . [ رَ / رِ ] (اِ) بخت و طالع و سرنوشت را گویند و بمعنی نصیب و قسمت و آنچه بر آن زایند و برآیند هم هست ، چنانکه گویند «تاخیره ٔ تو چنین بود» یعنی طالع تو چنین بود و بر آن زادی و برآمدی . (برهان ) (آنندراج ) (انجمن آرا). چنان بودکه مثل زنند که تاخیره ٔ تو چنان بود و بر آن بود یعنی بر آن بزادی و بر آن پدید آمدی . (حاشیه ٔ فرهنگ اسدی نخجوانی ) :
تاخیره ٔ تو نه بدان زده است (کذا)
کایدر بسیار بمانی بدان .

مخلدی (از حاشیه ٔ فرهنگ اسدی نخجوانی ).


ترجمه مقاله