تاراج کرده
لغتنامه دهخدا
تاراج کرده . [ ک َ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) غارت شده . چپاول شده :
خواسته تاراج کرده ، سودهایت بر زیان
لشکرت همواره یافه ، چون رمه رفته شبان .
رجوع به تاراج شود.
خواسته تاراج کرده ، سودهایت بر زیان
لشکرت همواره یافه ، چون رمه رفته شبان .
رودکی (در مقام نفرین ).
رجوع به تاراج شود.