ترجمه مقاله

تاردان

لغت‌نامه دهخدا

تاردان . (اِ مرکب ) ظرفی که در آن برای طنبور و سه تار، تارها نگاه دارند تا عندالحاجة بکار آید. (غیاث اللغات ). ظرفی که در آن تارهای ساز نگه دارند. (آنندراج ) :
ازبهر ساز عشرت او می نهد قضا
تار دوائر فلکی را به تاردان .

ملا طغرا (ازآنندراج ).


ترجمه مقاله