ترجمه مقاله

تارسیس

لغت‌نامه دهخدا

تارسیس . (اِخ ) ترسیس . طرسیس . مؤلف قاموس الاعلام ترکی آرد: طبق مندرجات کتب عبرانی نام محل بسیار دوری است و بنابه روایتی کشتی های حضرت سلیمان از آنجا طلا حمل می نمودند.در تحقیق این مطلب اختلاف است ، برخی گویند مقصود زنگبار است ، جمعی را عقیده بر آنست که این موضع همان «اوفیر» مذکور در کتابهای عبرانی می باشد و بعضی گمان دارند مکان مجهولی است . گروهی نیز گویند همان «تارتسه ٔ» واقع در اسپانیا است . در جنوب اسپانیا در نزدیکی «هوئلوا» محلی موسوم به «تارسیس » وجود دارد که در آن معدن طلای بسیاری یافت شود و در زمان عرب «طرطوشه » نامیده میشده . ممکن است «تارسیس » عبرانیها و «تارتسه ٔ» فینیقی ها همین مکان باشد. رجوع به «تارتسه » شود.
ترجمه مقاله