ترجمه مقاله

تارس

لغت‌نامه دهخدا

تارس . [ رِ ] (اِخ ) یکی از خواجه سرایان خشایارشا که بر اثر توطئه علیه شاه بدار آویخته شد:... مقارن این احوال مردخا، کنکاشی را که دو نفر از خواجه سرایان ، بَغَتان و تارس نام بر ضد شاه ترتیب داده بودند، کشف کرده قضیه را توسط استر به اطلاع شاه رساندند و شاه آن دو نفر را بدار آویخت . (ایران باستان ج 1 ص 199). رجوع به همان کتاب ص 901 و رجوع به «تارش » شود.
ترجمه مقاله