ترجمه مقاله

تاریک رو

لغت‌نامه دهخدا

تاریک رو. (ص مرکب ) تیره رو. روسیاه . (آنندراج ). سیه روی و ترش روی و سخت روی . (ناظم الاطباء) :
همچو این تاریک رویان روی من
تیره بود و تارفام و بی صقال .

ناصرخسرو.


ز نور طلعت او سایه ای تاریک رو داریم
شفق گون همچو برگ گل ز دیوارش برون آید.

وحید (از آنندراج ).


ترجمه مقاله