تامرلغتنامه دهخداتامر. [ م ِ ] (ع ص ) خداوند خرما. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). دارنده ٔ خرمای فراوان . (اقرب الموارد). آنکه خرما دارد. خرمافروش . یقال : رجل تامر... ای ذوتمر. (اقرب الموارد) .