ترجمه مقاله

تأله

لغت‌نامه دهخدا

تأله . [ ت َ ءَل ْ ل ُه ْ ] (ع مص ) پرستیدن و بمعبودیت گرفتن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). حق پرستی . (غیاث اللغات ). تعبد. (دهار) (اقرب الموارد). تنسک . (اقرب الموارد). پرستش حق کردن . از کشف اللغات واین لفظ در اکبرنامه بسیار جا واقع شده از آن جمله در این فقره : مولانا عبدالرزاق گیلانی که در حکمت نظر و تأله ، بینش فراوان سرمه ٔ دیده وری او بود... (آنندراج ). || الهیت را بخود بستن . (از اقرب الموارد). || خدا شدن . (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله