ترجمه مقاله

تبان

لغت‌نامه دهخدا

تبان . [ ت ُب ْ با ] (معرب ، اِ) ج ، تبابین . (منتهی الارب ). ازار خرد که عورت مغلظه را پوشد. (قاموس از فرهنگ نظام ) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (قطر المحیط). شلوار کشتی بان . (مهذب الاسماء). شلوار کوتاه بمقدار یک وجب . (از تاج العروس ) (قطر المحیط). شلوار کوتاه فارسی ، معرب تنبان است . (از اقرب الموارد). بیشتر ملاحان آنرا پوشند. (از منتهی الارب ). مخصوص ملاحان و کشتی گیران است . (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط) (تاج العروس ) (از ناظم الاطباء). رجوع به تنبان و توبان شود.
ترجمه مقاله