ترجمه مقاله

تباکی

لغت‌نامه دهخدا

تباکی . [ ت َ ] (ع مص ) گرستن نمودن . (زوزنی ). خود را گریان نمودن . خویشتن چون گریانی ساختن . (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط). گریه ٔ دروغ نمودن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). خود را بشکل گریه کننده درآوردن . (فرهنگ نظام ).
ترجمه مقاله