ترجمه مقاله

تجرد

لغت‌نامه دهخدا

تجرد. [ ت َ ج َرْ رُ ] (اِخ ) سیدعبداﷲ لاهوری ،که علوم رسمیه را در برهان پور از مولوی غلام محمد، یکی از تلامذه ٔ ملانظام الدین قدس سره خوانده و از آنجا به جذبه ٔ ربانی رکاب عزیمت حجاز رانده ، بعد استسعاد حج و زیارات به بندر سورت مراجعت کرد و بتکمیل بقیه ٔعلوم روی ارادات پیش علمای آن شهر آورد. از اوست :
جز زلف تو جانان که سرش بر قدم تست
آشفته که ایام بکام است کدام است ؟

(از صبح گلشن ).


ترجمه مقاله