ترجمه مقاله

تحزی

لغت‌نامه دهخدا

تحزی . [ ت َ ح َزْ زی ] (ع مص ) فال گویی کردن و خبر از غیب دادن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || اندازه گرفتن (خَرْص ) خرما. || تحزی السراب ُ الشخص َ؛ رفعه . (از اقرب الموارد) (قطر المحیط).
ترجمه مقاله