ترجمه مقاله

تحمیط

لغت‌نامه دهخدا

تحمیط. [ ت َ ] (ع مص ) مائل کردن درختی بر انگور تا از آفتاب در پناه باشد. (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). قرار دادن درختی بر انگور تاآفتاب بر آن نتابد. (اقرب الموارد) (قطر المحیط). || خوار کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). تصغیر چیزی . (اقرب الموارد) (قطر المحیط). || زدن کسی را بی مبالغه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (قطر المحیط): اذا ضربت فلاتحمط؛ ای فبالغ فی الضرب لان التحمیط لایؤدّب . (اقرب الموارد).
ترجمه مقاله