ترجمه مقاله

تحیات

لغت‌نامه دهخدا

تحیات . [ ت َ حی یا ] (ع اِ) ج ِ تحیة. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (قطر المحیط) (ناظم الاطباء). درودها و شادباش ها : درود و سلام و تحیات و صلوات ایزدی بر ذات معظم و روح مقدس مصطفی و اهل بیت ... او باد. (کلیله و دمنه ).
گوش در آن نامه تحیت رسان
دیده در آن سجده تحیات خوان .

نظامی .


رجوع به تحیت و تحیة شود.
ترجمه مقاله