تخبیةلغتنامه دهخداتخبیة. [ ت َ ی َ ] (ع مص ) خِبا کردن . (تاج المصادر بیهقی ). خیمه برافراشتن و خیمه ساختن . (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (قطر المحیط).