ترجمه مقاله

تخت و تبارک

لغت‌نامه دهخدا

تخت و تبارک . [ ت َ ت ُ ت َ رَ] (ق مرکب ، از اتباع ) با تمام استراحت خیال . آسوده و بری از تشویش : درویش سبحان دو دست را ازپشت روی هم زیر سر گذاشت و تخت و تبارک خوابید. (سرو ته یک کرباس جمال زاده ج 1 ص 179). فلان تخت و تبارک نشسته بود. شب به خانه رفت و تخت و تبارک خوابید.
ترجمه مقاله