تخت ستانی
لغتنامه دهخدا
تخت ستانی . [ ت َ س َ / س ِ ] (حامص مرکب ) پیروزی بر پادشاهی . غلبه کردن بر سلطانی . ستاندن تخت از پادشاهی و تصرف کردن کشور او :
چون خلفا گنج فشانی کنی
تاج دهی ، تخت ستانی کنی .
چون خلفا گنج فشانی کنی
تاج دهی ، تخت ستانی کنی .
نظامی .