ترجمه مقاله

تخدید

لغت‌نامه دهخدا

تخدید. [ ت َ ] (ع مص ) انجوغ گرفتن . (تاج المصادر بیهقی ). لاغر شدن و کم گشتن گوشت کسی . (منتهی الارب ). لاغر شدن و کم گردیدن و درکشیده شدن و ترنجیدن گوشت کسی . (اقرب الموارد) (از المنجد). لاغر شدن . (ناظم الاطباء) (المنجد). || لاغر گردانیدن . لازم و متعدی است . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || شکافتن چیزی را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله