ترجمه مقاله

تخفر

لغت‌نامه دهخدا

تخفر. [ ت َ خ َف ْ ف ُ ] (ع مص ) شرم داشتن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). سخت شرمگین شدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (المنجد). || پناه خواستن از کسی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (المنجد). در زینهار کسی شدن . (آنندراج ) (اقرب الموارد) (المنجد). || بازداشتن و پناه دادن و ایمن ساختن . (اقرب الموارد). || بدرقه خواستن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). خواستن از کسی تا بدرقه ٔ وی گردد. (اقرب الموارد) (المنجد). || بدرقه و نگاهبان شدن کسی را و نگاه داشتن . || (اِمص ) شرم سخت . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله