ترجمه مقاله

تدسس

لغت‌نامه دهخدا

تدسس . [ ت َ دَس ْ س ُ ] (ع مص ) مخفی شدن و مخفی کردن خود را. (ناظم الاطباء). حیله و مکر ساختن . (از اقرب الموارد) (از المنجد): تدسس به الی اعدائه ؛ ای دس ّ علیه . (اقرب الموارد) (المنجد). رجوع به تدسیس شود.
ترجمه مقاله