ترجمه مقاله

تدمیم

لغت‌نامه دهخدا

تدمیم . [ ت َ] (ع مص ) (از «دم و») خون آلوده گردانیدن کسی را . || آسان کردن برای کسی راه را. || دادن کسی را راهی . || ساختن برای کسی راه را. || نزدیک گردانیدن راه را برای کسی ، یا عام است . حیاک اﷲ و قرب دارک گفتن مر کسی را. || ظاهر شدن برای کسی و بلاعوض دادن کسی را از مال خود. (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله