ترجمه مقاله

تدویم

لغت‌نامه دهخدا

تدویم . [ ت َدْ ] (ع مص ) پیوسته باریدن آسمان . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (المنجد) (اقرب الموارد). || دوررفتن و دور دویدن سگان . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). سخت گریختن سگ . (آنندراج ). || استادن آفتاب در میان آسمان . (تاج المصادر بیهقی ). برگردیدن آفتاب . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). گرد برآمدن آفتاب در آسمان . (از آنندراج ). گردیدن آفتاب در میانه ٔ آسمان . (اقرب الموارد) (المنجد): الشمس حَیْری ̍ لها فی الجو تدویم . (اقرب الموارد). || دور زدن حدقه ٔ چشم . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (المنجد). || نیک برآمدن مرغ در هوا یا پریدن و هر دو بال را حرکت ندادن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). گرد برآمدن مرغ در هوا وپریدن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). نیک برآمدن و چرخ زدن مرغ در هوا. (از اقرب الموارد) (از المنجد). || بازی کردن به دوامه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (المنجد). || گرد برگشتن و همیشه بودن بر جایی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || پیچیدن عمامه در سر. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (المنجد) (ذیل اقرب الموارد). || بسیار کردن در شوربا چربش گوشت را تا آنکه بگردد چربش بالای شوربا. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). || تر کردن چیزی . (تاج المصادر بیهقی ) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (المنجد). || زعفران در آب سودن . (تاج المصادر بیهقی ) (المنجد) (اقرب الموارد). سودن زعفران را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || جوش دیگ به آب بنشاندن . (تاج المصادر بیهقی ). فرونشانیدن جوشش دیگ به آب سرد یا شکستن جوشش دیگ را به چیزی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (از المنجد) (از آنندراج ). و گفته اند نشاندن جوشش دیگ را بچیزی . (اقرب الموارد). || ساکن گردانیدن . (آنندراج ). || مست کردن می و سر برگشتن از مستی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). بسرگیجه درآوردن شراب مرد را. (آنندراج ) (از اقرب الموارد) (المنجد). || زبان بر گرد دهن برآوردن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). زبان گرد دهن گرداندن شتر تا آب دهن آن خشک نشود. (اقرب الموارد) (از آنندراج ).
ترجمه مقاله