تدکلغتنامه دهخداتدک . [ت َ دَ ] (اِ) مرغی که آنرا دراج گویند : باز قهرش که بال بگشایدخصم در پیش چون تدک آید.(لسان العجم شعوری ج 1 ورق 281 ب ).