ترجمه مقاله

ترب

لغت‌نامه دهخدا

ترب . [ ت ِ ] (ع ص ، اِ) همزاد و همسن و توأم . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (المنجد). هم عمر که بفارسی همزاد گویند. (غیاث اللغات ). همزاد. (زمخشری ) (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). غالباً در مؤنث استعمال شود. (اقرب الموارد) (المنجد). یقال : هذه ترب فلانة؛ یعنی این زن همسال فلان زن است . (اقرب الموارد) (از منتهی الارب ). ج ، اتراب . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رجوع به اتراب شود.
ترجمه مقاله