ترجمه مقاله

تردیم

لغت‌نامه دهخدا

تردیم . [ ت َ ] (ع مص ) جامه را وژنگ دادن . (تاج المصادر بیهقی ). پاره دردادن جامه . (زوزنی ). وصله کردن جامه . (از اقرب الموارد) (از المنجد). || مهربانی نمودن و مایل گشتن بر فرزند. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). مهربانی نمودن و مایل گشتن ناقه بر بچه ٔ خود. (از اقرب الموارد) (از المنجد).
ترجمه مقاله