ترسازاده
لغتنامه دهخدا
ترسازاده . [ ت َ دَ / دِ ](ص مرکب ، اِ مرکب ) ترسابچه . (آنندراج ) :
حریف آن مسیحامشربم کز ساغر عشرت
به ترسازاده ای نوشد شراب پرتگالی را.
و رجوع به ترسابچه شود.
حریف آن مسیحامشربم کز ساغر عشرت
به ترسازاده ای نوشد شراب پرتگالی را.
فیضی (از آنندراج ).
و رجوع به ترسابچه شود.