ترسناکی کردنلغتنامه دهخداترسناکی کردن . [ ت َ کی ک َدَ ] (مص مرکب ) وحشت کردن . بیمناک شدن : بدرگاه من پای خاکی کنی ز جوشیدنم ترسناکی کنی .نظامی .