ترجمه مقاله

ترسیل

لغت‌نامه دهخدا

ترسیل . [ ت َ ] (ع مص ) بسیارشیر گردیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). بسیاررِسْل گردیدن قوم . (از اقرب الموارد) (از متن اللغة). یعنی شیر مواشی آنان (قوم ) فراوان شدن . (از متن اللغة). || هموار و آرمیده و پیدا خواندن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از متن اللغة). ترتیل و تأنی در قرائت . رجوع به ترتیل شود. || شیر دادن شتر بچگان را. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (از المنجد) (از متن اللغة). شیر دادن . (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله