ترجمه مقاله

ترشینک

لغت‌نامه دهخدا

ترشینک . [ ت ُ / ت ُ رُ ن َ ] (اِ) رستنیی باشد بوستانی که به عربی حماض گویند و تخم آن را بذرالحماض خوانند. (برهان ). حماض بستانی . (ناظم الاطباء). رجوع به ترشک و ترشه شود.
ترجمه مقاله