ترجمه مقاله

ترع

لغت‌نامه دهخدا

ترع . [ ت ُ رِ ] (ع اِ) ج ِ تُرْعة. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). بمعنی سبزه زار (از شرح نصاب )، و در کنزاللغات نوشته که ترع بوستانها و درجه ها، و این جمع ترعه است که بالضم باشد. (غیاث اللغات ) (آنندراج ). رجوع به تُرْعة شود.
ترجمه مقاله