ترجمه مقاله

ترغامیشی

لغت‌نامه دهخدا

ترغامیشی . [ ت ُ ] (ترکی ، اِ) تورغامیشی . اخراج و دور کردن باشد. چنانکه در جلد خامس تاریخ وصاف مذکور است اگریسور سیورغامیشی کند و اندیشهای دور از خاطرش تورغامیشی . (سنگلاخ ص 172) : بر این موجب معین فرموده ترغامیشی کردند والسلام . (تاریخ غازانی ص 140).
ترجمه مقاله