ترجمه مقاله

ترگونه

لغت‌نامه دهخدا

ترگونه . [ ت َ ن َ / ن ِ ] (ص مرکب ) اندکی مرطوب . کمی نمدار : روز شنبه نهم ماه رجب میان دو نماز بارانکی خرد خرد می بارید چنانکه زمین ترگونه می گردید. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 261) و رجوع به تر شود.
ترجمه مقاله