ترجمه مقاله

ترینان

لغت‌نامه دهخدا

ترینان . [ ت َ ] (اِ) طبق پهن چوبین باشد. (برهان ) (آنندراج ). طبقی است . (شرفنامه ٔ منیری ). طبق چوبین . (ناظم الاطباء). || و طبق و سبد پهنی را نیز گویندکه از شاخهای باریک چوب بید ببافند. (برهان ) (آنندراج ). سبدی است که از بید ببافند. (شرفنامه ٔ منیری ). سبدی که از شاخه های باریک بید سازند. (ناظم الاطباء).و بکسر تحتانی هم آمده است که بر وزن سختیان باشد. (برهان ) (آنندراج ). و رجوع به تریان و ترنیان شود.
ترجمه مقاله