ترجمه مقاله

تزم

لغت‌نامه دهخدا

تزم . [ ت َ ] (اِ) میغ را گویند و آن بخاری و ابر تنکی باشد که بر روی زمین پهن شود و آنرا به عربی ضباب خوانند و باین معنی بجای حرف اول نون و بجای حرف ثانی زای فارسی هم آمده است . (برهان ) (آنندراج ). میغ و بخار. (ناظم الاطباء). رجوع به تژم و نژم شود.
ترجمه مقاله