ترجمه مقاله

تزیین دادن

لغت‌نامه دهخدا

تزیین دادن . [ ت َ زْ دَ ] (مص مرکب ) آراستن . آرایش دادن . زینت دادن :
مسافری تو و گرد جهان مسافروار
همی شوی و جهان را همی دهی تزیین .

امیر معزی (از آنندراج ).


ادب ملاحظه می کرده ام که تا غایت
نداده ام به ثنای تو شعر را تزیین .

آصفخان جعفر (از آنندراج ).


و رجوع به تزیین در همین لغت نامه شود.
ترجمه مقاله