ترجمه مقاله

تستریة

لغت‌نامه دهخدا

تستریة. [ ت ُ ت َ ری ی َ ] (ع ص نسبی ) مؤنث تستری (منسوب به تستر) رجوع به دزی ذیل قوامیس عرب شود. (از معجم البلدان ). شوشتری . تستری : انه کان یتجر فی الثیاب التستریة. (معجم البلدان ج 2 ص 389). || نام گیاهی که آنرا بعربی ظفره نیز گویند. در نسخه ای از ابن بیطار ذیل ظفره آمده : و تسمی التستریةلانها کثیراً ما توجد ببلاد تستر. (دزی ج 1 ص 146).
ترجمه مقاله