ترجمه مقاله

تسع

لغت‌نامه دهخدا

تسع. [ ت َ ] (ع مص ) نه بکردن . (تاج المصادر بیهقی ). نه گردانیدن ایشان را به اینکه خود نهم ایشان گردد. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). با خود، آنها را نه گردانیدن . (از اقرب الموارد) (از المنجد). || نهم شدن . (زوزنی ) (آنندراج ). نهم ایشان شدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از متن اللغة) (از اقرب الموارد) (از المنجد). || دزی در ذیل قوامیس عرب این کلمه را بمعنی نه برابر کردن آورده است . رجوع به همین کتاب ج 1 ص 147 شود. || نه یک بستدن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). نه یک گرفتن از اموال کسان . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از متن اللغة) (از اقرب الموارد) (از المنجد) (از آنندراج ).
ترجمه مقاله