ترجمه مقاله

تسمل

لغت‌نامه دهخدا

تسمل . [ ت َ س َم ْ م ُ ] (ع مص ) خوردن آب باقیمانده را یا برگرفتن آنرا.(منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از متن اللغة) (از اقرب الموارد). نوشیدن آب قلیل . (از المنجد). || ستیهیدن در نوشیدن نبیذ. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). پافشاری کردن در نوشیدن شراب . (از اقرب الموارد) (از متن اللغة) (از المنجد).
ترجمه مقاله