ترجمه مقاله

تسنم

لغت‌نامه دهخدا

تسنم . [ ت َ س َن ْ ن ُ ] (ع مص )ناگاه فرو گرفتن کسی را. (ناظم الاطباء) (از متن اللغة) (اقرب الموارد) (از المنجد). || برآمدن بر چیزی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از متن اللغة)(از اقرب الموارد) (از المنجد). || برجستن فحل بر ماده شتر. || رفتن بر دیوار، از جانب آن . (از متن اللغة). || فزون گشتن و منتشرشدن پیری در کسی . (از متن اللغة) (از المنجد). || نیک باریدن ابر بر زمین . (از متن اللغة).
ترجمه مقاله