ترجمه مقاله

تسنی

لغت‌نامه دهخدا

تسنی . [ ت َ س َن ْ نی ] (ع مص ) بگردیدن . (تاج المصادر بیهقی ). از حال بگشتن . (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). برگردیدن و متغیر شدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). اصل آن تسنن و یکی از نونها به یاء بدل شده است . مثل تغضی از تغضض . (منتهی الارب ). تغیر. (متن اللغة) (المنجد). تغیَّرو فی الاساس «ولم یتسن لم تغیّره السنون ». (اقرب الموارد). || آسانی و نرمی کردن در کار. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). تَسَهﱡل و تیسر شخص در کار خود. (از اقرب الموارد) (از المنجد). آسان کردن کسی در کار خود. (از متن اللغة). || افسون کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از متن اللغة) (از اقرب الموارد). || خوشنودکردن کسی را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). راضی کردن کسی را. (از متن اللغة) (از اقرب الموارد) (از المنجد). || تسنی چیزی ؛ تیسر آن . (از متن اللغة).
ترجمه مقاله