ترجمه مقاله

تسنین

لغت‌نامه دهخدا

تسنین . [ت َ ] (ع مص ) تیز و روشن و تابان کردن کارد و مانند آن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). تیزکردن کارد و جز آن با سنگساب . (از متن اللغة). تیزکردن و صیقلی دادن کارد را. (از اقرب الموارد) (از المنجد). || آراستن و نیکوکردن سخن را. || راست کردن نیزه را به سوی کسی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از متن اللغة) (از اقرب الموارد) (از المنجد). || سنان گذاشتن نیزه را. (از متن اللغة) (از المنجد). || تسویک دندانها. (از متن اللغة)(از المنجد). || رستن دندانهای بدنه [ شتر یا گاو قربانی که بمکه فرستند ]. (از متن اللغة).
ترجمه مقاله