ترجمه مقاله

تشکیک

لغت‌نامه دهخدا

تشکیک .[ ت َ ] (ع مص ) به شک افکندن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). در گمان افکندن کسی را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). در شک افکندن کسی را. (غیاث اللغات ). در شک انداختن . (آنندراج ). || (اصطلاح منطق ) تشکیک در لغت به معنی شک و تردید است و به این معنی است که یک لفظ دارای مفهوم واحدی باشد ولکن اموری که آن مفهوم شامل آن میشود، متفاوت می باشند به تقدیم و تأخر و بالجمله کلی را مشکک می گویند در صورتی که افراد و مصادیق آن به یکی از جهات با یکدیگر مختلف باشند به نحوی که اطلاق آن بر هر فرد به یکی از جهات اولویت داشته باشد تا اطلاق آن بر فردی دیگر چنانکه اطلاق مفهوم نور بر نور قوی و شدید، مقدم است تا اطلاق آن بر نور ضعیف و اطلاق آب ، بر آب دریا،مقدم است ، تا اطلاق آن بر آب موجود در ظرف کوچک . و اطلاق عالم ، بر شخصی که جامع علوم باشد اولویت و تقدم دارد تا اطلاق آن بر کسی که یک مسأله از علوم را بداند. و بهمین طریق تمام موجودات از لحاظ مراتب وجودی یکسان نمی باشند و هر یک در مرتبت خاصی قرار گرفته اندکه از لحاظ شدت و ضعف متفاوتند. بعضی از لحاظ وجودی مقدم و بعضی مؤخر و همین طور از لحاظ کمی و کیفی وغیره متفاوتند. در هر حال تمام موجودات عالم ، وجوه مشترکی دارند و وجوه امتیازی و همان مابه الامتیاز است که در انواع و افراد، نوعی و صنفی موجب تشکیک است . و هر فردی از نوعی را موجود جدا از سایر افراد همنوع خود نشان میدهد. و تشکیک به همین اعتبار گفته می شود. (فرهنگ علوم عقلی ). و رجوع به اسفار ج 2 ص 1 شود.
- تشکیک اتفاقی ؛ این اصطلاح را آخوند ملاصدرا در مواردی بکار برده است و ظاهراً مراد او از این نوع تشکیک نحوه ٔ تشکیک خاص است که در وجوه قائل است . که نه از قبیل تشکیک عامی است و نه خاصی . و شاید نظر او این باشد که وجود با آنکه در حقیقت نوعیه یکسانند در مراتب مشککند و در عین اتحاد در نوع به کمال و نقص میکند و تشکیک آنها در مراتب است . و آن مراتب هم امور عدمی هستند و بنابراین در عین اتفاق در نوع ،مشکک می باشند. (از اسفار ج 1 ص 14).
- تشکیک خاص ؛ تشکیک را در موردی خاص گویند که مابه الاختلاف در آن عین مابه الاتحادباشد نه به امور زائده بر ذات . (فرهنگ علوم عقلی ).
- تشکیک عامی ؛ تشکیک را در موردی عامی گویند که مابه الاختلاف در آن غیر مابه الاتحاد باشد. و در حقیقت تشکیک به امور زائده ٔ بر ذات باشد از قبیل عوارض و قوابل . (فرهنگ علوم عقلی دکتر سجادی صص 161 - 162). و رجوع به تعریفات جرجانی و کشاف اصطلاحات الفنون شود.
ترجمه مقاله